جدول جو
جدول جو

معنی پاک اندیش - جستجوی لغت در جدول جو

پاک اندیش
آنکه اندیشۀ پاک دارد، پاک اندیشه
تصویری از پاک اندیش
تصویر پاک اندیش
فرهنگ فارسی عمید
پاک اندیش(اَ طَءْ)
آنکه اندیشۀ پاک دارد. که سوء نیّت ندارد
لغت نامه دهخدا
پاک اندیش
آنکه اندیشه پاک دارد (اسمصفت) آنکه اندیشه ای پاک داردظنکه سوءنیت ندارد پاک اندیشه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خام اندیش
تصویر خام اندیش
دارای اندیشۀ خام و نادرست، برای مثال پدرش یزدگرد خام اندیش / پختگی کرد و دید طالع خویش (نظامی۴ - ۵۶۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نازک اندیش
تصویر نازک اندیش
باریک بین، مراقب امور جزئی، دقیق، عیب جو، ایرادگیر
موشکاف، خرده بین، خرده کار، خرده شناس، خردانگارش، خرده گیر، خرده دان، نازک بین، نکته سنج، ژرف یاب، ژرف بین، مدقّق، غوررس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیک اندیش
تصویر نیک اندیش
خیرخواه، ویژگی آنکه خیر و خوبی دیگران را می خواهد
فرهنگ فارسی عمید
(رِقْ قَ)
خوش فطرت. خیرخواه. (ناظم الاطباء). خوش نیت. نیکونیت. نیک خواه:
همتی را که هست نیک اندیش
نیکوئی پیشه نیکی آرد پیش.
نظامی.
خویشتن راخیر خواهی نیک خواه خلق باش
زآنکه هرگز بد نباشد مرد نیک اندیش را.
سعدی.
نیکوئی کن که مردم نیک اندیش
از دولت و بختش همه نیک آید پیش.
سعدی.
به شادکامی دشمن کسی سزاوار است
که نشنود سخن دوستان نیک اندیش.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(دُ مَ)
باریک بین. نازک خیال. دقیق الفکر
لغت نامه دهخدا
(اَ شَ / شِ)
که اندیشۀ پاک دارد. که نیّت بد ندارد
لغت نامه دهخدا
(اَ رَ)
پیش بین. آنکه از قبل اندیشد چیزی را
لغت نامه دهخدا
(بُ اَ)
زیرک. هوشیار. تیزفهم. سریعالانتقال:
مرا این زن پیر چون مادر است
یکی چابک اندیش کندآور است.
فردوسی.
و آن نمودن که بنگرم پیشی
کارها را به چابک اندیشی.
نظامی (هفت پیکر).
که شنیدم به خردی از خویشان
خرده کاران و چابک اندیشان.
نظامی (هفت پیکر)
لغت نامه دهخدا
(بَ مَ دَ / دِ)
خام اندیشنده. کسی که اندیشۀ پخته ندارد:
با چنین طالعی که بردم نام
چون به اقبال زاده شد بهرام
پدرش یزدگرد خام اندیش
پختگی کرد و دید طالع خویش.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از نیک اندیش
تصویر نیک اندیش
خوش فطرت خیر خواه: (و نیک اندیشان را و بد کرداران را پاداش و پاد افراه برابر داشت (خدا))
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نازک اندیش
تصویر نازک اندیش
آنکه تفکر دقیق کند باریک بین دقیق الفکر
فرهنگ لغت هوشیار
عاقبت اندیش و با بصیرت فرجام نگر به پایان اندیش آینده اندیش آینده نگر آنکه پایان امور را از پیش درک کند عاقبت بین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش اندیش
تصویر پیش اندیش
پیش بینی، پیشگوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاک اندیشه
تصویر پاک اندیشه
کسی که دارای اندیشه پاک است پاک اندیش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاک اندیشی
تصویر پاک اندیشی
عمل پاک اندیش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش اندیش
تصویر پیش اندیش
محتاط، عاقل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نازک اندیش
تصویر نازک اندیش
((~. اَ))
باریک بین، دقیق، نازک بین
فرهنگ فارسی معین
تیزهوش، تیز، تیزفهم، باهوش، داهی، داهیه، زیرک، هوشیار، حاضرجواب
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خام پندار، ساده انگار، سطحی نگر، سطحی گرا، ساده پندار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
متعصب، متحجر، قشری، خشک مغز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
عاقبت بین، آخربین، عاقبت نگر، دوراندیش، عاقبت اندیش، محتاط
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خیراندیش، خیرخواه، مصلح، نیک سگال، نیک فطرت
متضاد: بداندیش، بدسگال
فرهنگ واژه مترادف متضاد